سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

برای مصاحبه راجع به یک خبر علمی آمده‌ایم. تست جدید طراحی شده توسط دکتر کشکولی؛ سوپاین تست که در عمل جراحی بلفاروپلاستی تحول ایجاد کرده است.

 

پروفسور کشکولی

 

تلفنم را بیرون می آورم و به ساعت نگاه می کنم. قرارمان ساعت نه بوده و الان نه و پنج دقیقه است. سرعت قدم هام انقدر زیاد شده که به دویدن می ماند دیگر. سلامی به نگهبان ورودی بیمارستان رسول می کنم و سراغ ساختمان سیدالشهدا را می گیرم. ازم می پرسد که کی را می خواهم ببینم. با شنیدن نام دکتر کشکولی لبخندی روی لب هاش می نشیند و راه را نشانم می دهد. دستی به نشانه تشکر تکان می دهم و سریع تر از قبل می دوم. داد می زند همان دکتر کشکولی متخصص چشم دیگر؟ زیر لب می گویم فوق تخصص و با “بله” بلندی به راهم ادامه می دهم.

 

سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

مفداایران – آسانسور بیمارستان رسول شلوغ است و من باید به بخش تحقیقات چشم در طبقه هشتم بروم. مریض ها و همراهانشان دور درهای آسانسور تجمع کرده اند و دعا می کنند که تختی نیاید. خانمی که کنارم ایستاده توضیح می دهد اگر تخت بیاید باید اول مریض روی تخت برود و جماعت باز باید منتظر هشت طبقه بالا پایین رفتن آسانسور بمانند. دو دقیقه ای نگذشته که مریضی روی تخت می آید. ساعتم را نگاه می کنم و سراغ راه پله را از مریض کناری ام می گیرم. ساعت نه و ده دقیقه است. هشت طبقه را یک نفس تا بخش تحقیقات چشم می دوم.

با همکار عکاسم به در اتاق دکتر رسیده ایم. اتاقی بلند که میزی شبیه میزهای کنفرانس دارد. آقای میانسالی روی صندلی بالای میز نشسته و با یک خانم و آقای دیگر صحبت می کند. بیرون می ایستیم تا صحبت شان تمام شود. توی ذهنم صدای پشت تلفن را مرور می کنم تا ببینم صدا مال کدام یک از دو آقای حاضر در اتاق بوده. حدسم درست درنیامده. آقای جوان تر نشسته روی صندلی آخر متوجه حضور ما شده و به داخل دعوتمان می کند. با تمام چیزهایی که از دکتر خوانده و شنیده بودم انتظار ملاقات با آدم مسن تری را داشتم.

گفتگویشان راجع به خرید تجهیزات وارداتی ست به گمانم.

بعد از خروج آن خانم و آقا احوالپرسی گرمی با ما می کنند. انگار که سال هاست همدیگر را می شناسیم. ما برای مصاحبه راجع به راجع به خبر اخیر آمده ایم. تست جدید طراحی شده توسط دکترکشکولی، سوپاین تست، در عمل بلفاروپلاستی که تحولی در این حوزه به پا کرده است. اما از همین ابتدا می دانم که به این موضوع قناعت نخواهم کرد. ایشان حتمن حرف های زیادی برای گفتن خواهند داشت.

کمی از خودتان و کار های این روزهاتان برایمان بگویید.

-دکتر محسن بهمنی کشکولی هستم، استاد جراحی های پلاستیک و ترمیمی چشم دانشگاه علوم پزشکی ایران

در حال حاضر در سمت معاون پژوهشی گروه فعایت دارم، عضو هیئت برد، دبیر علمی جراحان پلاستیک و ترمیم چشم خاورمیانه و آفریقا و جانشین دبیرکل انجمن چشم پزشکی خاورمیانه در منطقه ایران و ترکیه.

تحصیلاتتان را در کدام دانشگاه ها به پایان رساندید؟

عمومی را شیراز گذراندم، تخصصم را ایران بودم و فوق تخصص را انگلیس.

تا جایی که ما می دانیم شما تخصص چشم پزشکی بودید و فوق تخصص را جراحی پلاستیک.

بله، یک بخشی از جراحی فوق تخصصی چشم می پردازد به جراحی پلاستیک صورت. در بخشی که چشم ها قرار دارند، که در اصطلاح به آن  upper face و midface می گویند. یک جورهایی هر گونه جراحی که روی قسمت های مختلف صورت انجام می گیرد با چشم که در مرکزیت صورت قرار گرفته مرتبط است. ما میخواهیم از بروزعوارض پیشگیری کنیم .

این رشته  چهل و پنج سال پیش در آمریکا به وجود آمد، بیست و پنج سال پیش در اروپا و زمانی که من از انگلستان برگشتم  به کمک همکاران این رشته را به طورمستقل در ایران تاسیس کردیم. از سال هشتاد و هفت آیین نامه فلوشیپی را در وزارتخانه تصویب کردیم و از آن سال به بعد سالی یک فلو تربیت می کنیم.

در همین بیمارستان رسول؟

بله اولین مرکز مستقل تربیت فلو در بیمارستان رسول دانشگاه ایران بود. سه سال پیش به طور مستقل در بیمارستان فارابی دانشگاه تهران هم شروع شد. در دانشگاه شهید بهشتی این رشته کما فی السابق در کنار رشته استرابیسم و کودکان تدریس میشود.

این طور که به نظر می آید فوق  تخصص جراحی چشم، در ایران بسیار جوان و نوپاست.

اگرچه این رشته به صورت مستقل و آکادمیک وجود نداشته ولی به شکل سنتی توام با رشته های دیگر مثل کودکان و استرابیسم و… تدریس می شده است.

پس در واقع شما احساس خلا کردید که برای ادامه تحصیل به انگلستان سفر کردید.

بله در ایران دوره فوق تخصص این رشته وجود نداشت. من در جوار چند تن از اساتید بزرگوار در این زمینه، که سال ها کار می کردند، در قسمت های مختلف یک سری آموزش ها دیدم ولی دوره آکادمیک و رسمی وجود نداشت.  به انگلیس سفر کردم تا این دوره را بگذرانم.

حالا که داستان شما به این جا رسید گریزی بزنیم به قصه مهاجرت. نظر شما راجع به مهاجرت تحصیلی و آوردن علم دیگر ملل به کشور چیست؟

من این را به صورت عمومی عرض می کنم که هیچ ملتی در دنیا اگر خودشان را ایزوله کنند زنده نمی مانند. نه از نظر اقتصادی، نه از نظر فرهنگی نه از نظر علمی نمی توانند زنده بمانند.

اگر کسی قطع رابطه کند پیشرفت نمی کند.

شما زمانی پیشرفت می کنید که رقبا حضور داشته باشند و شما در حوزه رقابت خودتان را نشان بدهید. کشورهای پیشرفته ای مثل چین یا ژاپن ارتباطشان با دنیا برقرار است و رقابت را قبول می کنند.

این روزها روحیه ای که خودتان در آن سال ها داشتید را در دانشجوهایتان می بینید؟

تقریبا نه. به دلیل اینکه یک موج بزرگی از مهاجرت وجود دارد در بین دانشجویان و اساتید. متاسفانه تقریبا کسی حوصله ندارد بماند و بسازد.

در اصل نیرویی با یک استعداد خوب که باید به کشور سود برساند را تربیت می کنیم و آن را دو دستی تقدیم آمریکا و اروپا و کانادا می کنیم. علت پیشرفت آمریکا همین مهاجرت ها و مهاجر پذیری هاست. در واقع یک محیطی  را درست کرده اند که تمام آدم های با استعداد دنیا دوست دارند به آنجا بروند و اولین اولویتشان در مهاجرت است. علتش این است که آنجا به مردم این فرصت را می دهند که بتوانند در کارشان پیشرفت کنند. آن ها می گویند شما تا زمانی که می توانید موجب پیشرفت جامعه ما بشوید با آغوش باز می پذیریم تان.

سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

از سیاست گذاری های کشورهای پیشتاز در علم گفتیم. دکتر اگر فرصتش مهیا باشد دوست دارید سیاستمدار باشید؟

نه. سیاستمدار بودن مستلزم یک روحیه خاص است و  شما باید این روحیه را در خودتان ببینید. من همین که در مسیر علم ورود کنم و موانع را بشناسم و در صدد رفع آنها برآیم بیشترین کمک را می توانم بکنم. روحیه ورود به وادی سیاست را ندارم.

در مورد اصلاحات کوچک صحبت کنیم، باتوجه به شرایط کنونی کشور، هر ایرانی به این می اندیشد که باید چه کار کند تا وضع کشور بهبود یابد از دانشجو گرفته تا یک کارگر ساده؟

تغییرات کوچک یعنی هر کس وظیفه ای که بر عهده دارد را تا جایی که می تواند به نحو احسن انجام دهد. ببینید بعضی چیزها در کنترل شماست و بعضی چیزها به هم وابسته اند. همانطور که قبلا گفتم ما به عنوان یک ملت نمیتوانیم خود را ایزوله کنیم، درقضیه علم این جریان محرزتر است، ارتباطات تنگاتنگ علمی با انجمن های دنیاست که باعث پیشرفت علم می شود. این ها دست ما نیست، وقتی سیاست های کلی کشور مبنی بر قطع یا محدودیت روابط باشد، ما نمی توانیم از دانشمندان مختلف دعوت کنیم در اجلاس علمی ما حضور یابند، هم اندیشی علمی ایجاد نمی شود.

حق با شماست. راه بسته را شاید نتوان با تغییرات کوچک باز کرد. راستی دکتر، علاقه شما به چشم از کجا شروع شد؟

شاید بتوان گفت از همان سال اول پزشکی. استادی داشتیم که از ما خواست ارائه ای را به صورت داوطلبانه بدهیم. من همان موقع موضوع کاتاراکت را انتخاب کردم . ولی واقعیتش این است که در پزشکی علاقه خاص به یک رشته خاص نداریم. وقتی فارغ التحصیل می شوی براساس نمره امتحان تخصص و ویژگی هایی که داری یک رشته را انتخاب می کنی.

پول ساز بودن چشم تاثیری در انتخاب شما نداشت؟

خب بعضی رشته ها در دنیا لوکس محسوب می شوند. چشم معمولا همیشه در دنیا یا اول بوده یا دوم.

 

پروفسور کشکولی

 

سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

الان وضعیت چشم پزشکی ایران در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه و حتی اروپایی چگونه است؟

خدارا شکر به همت اساتید بزرگوار، علم پزشکی ما سال های سال قابل رقابت با سایر کشورها بوده است. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که اگرچه چندین سال پیش پزشکی وابسته به علم بوده ولی در سال های اخیر پزشکی وابسته به تکنولوژی است.

مثلا در چشم پزشکی قبلا جراحی های آب مروارید با یک چاقوی جراحی ویک لنز و چند بخیه انجام می شد ولی الان دستگاه فیکو میخواهیم که بتوانیم این عمل را خیلی دقیق تر و بهتر انجام دهیم و این دیگر علم نیست. تکنولوژی است. باید با شرکت های مختلف دنیا در تعامل باشی. لنزها لنزهای پیشرفته ای شده که در تعامل با دنیا می توان آن ها را وارد کرد.

و مثال دیگر یک سری از بیماری های شبکیه که درمان نمی شد اند. اکنون به وسیله ی آمپول هایی که تولید خارج است قابلیت درمان دارد.

در کل پزشکی ما پیشتاز است ولی اینکه خودش را در این مسیر نگه دارد به همین آسانی ها نیست. در واقع در حوزه پزشکی وچشم این احساس خطر به شدت وجود دارد.

ما در مسائل ساده و ابتدایی نیاز به ماده اولیه مرغوب از نقاط مختلف دنیا داریم. چه برسد به دستگاه های پیشرفته برای عمل های حساس و پیشرفته در حیطه چشم پزشکی.

نه در ایران، در تمام کشور ها اینگونه نیست که صفرتا صد تولید یک محصول پیشرفته و فوق پیشرفته در یک کشور انجام شود. امروزه هرکشوری در دنیا تخصص خاصی دارد و محصولات خاصی را تولید می کند. در واقع وقتی روی محصولی نام کشوری خورده می شود این به آن معنی نیست که تک تک قطعات آن محصول تولید همان جاست. مونتاژ نهایی در آن کشور انجام شده.

صحبت هایی هست مبنی براینکه ما باید بر تولید ملی تکیه کنیم و و اتفاقا این ایزوله شدن ما را در دنیا توانمند تر می کند. نظر شما چیست؟

من بحثم علم است نه سیاست.

در دنیا سال های سال این اصل اساسی شناخته شده است که ارتباط با رقیب موجب پیشرفت است.

نداشتن رقیب باعث پیشرفت شما نمی شود.

مثلا؛اگر از نظر علمی و عملی صنعت خودروسازی ما می خواهد پیشرفت کند باید یک شرکت خودروسازی خارجی خودروهایش را باقیمت های همسان و کیفیت بالاتر ارئه دهد، مردم حق اننتخاب داشته باشند. آن وقت است که  خودرو سازی های داخلی برای اینکه فروش داشته باشند مجبورند کیفیت شان را بالاتر ببرند.

در مورد علم هم همین است.

من اگر تنها جراح جراحی پلاستیک چشم  در تهران باشم هر کاری بخواهم انجام می دهم.و نیازی به افزودن دانش ندارم. ولی اگر دو رقیب برایم پیدا شود مجبورم علمم را افزایش دهم و کیفیت کارم را بالاتر ببرم.

الان در زمینه چشم پزشکی کمبود دارو داریم؟

– بله،محصولاتی که مابرای درمان پیشرفته بیماری های خودایمنی مثل تیروئید چشمی  می خواهیم موجود نیست. اخیرا بیماری را داشتیم، با بیماری قارچی موکور مایکوزیس، این قارچ یک داروی اولیه ای دارد به نام آمفوترسین که باید به صورت وریدی تزریق شود تا موجب کنترل عفونت شود.

دو نوع آمفوترسین داریم،یکی لیپپوزومال ودیگری نوع عادی که میزان آسیب کلیوی نوع اول کمتر است.

مهم ترین معضل در این بیماری قارچی این است که بلافاصله مغز را درگیر می کند و ظرف مدت کوتاهی باعث مرگ بیمار می شود.

متاسفانه برای تهیه داروی این بیمار مشکلات بسیار زیادی وجود داشت تا نوع اولیه و نه لیپوزومال آن تهیه شود.

ولی این تعداد کفایت نمی کند، برای بهبود باید تعداد بالایی از این آمپول را طی ۶ ماه تزریق کند. خوب این مسائل حیاتی است و ما این صنعت را نداریم که بخواهیم این دارو را تولید کنیم. آمفوتریسین یکی از داروهای ابتدایی واصلی است که اگر نباشد مریض می میرد.

این بخش کوچکی از ماجراست ، من که با همکاران دیگرم در بخش های مختلف داخلی و… در ارتباطم می بینم که چقدر کمبودها با گوشت و پوست و استخوان حس می شود و قضیه حاد تر از چیزی است که می بینیم.

همه ما در جهان علم یک زنجیره هستیم که هر کدام از حلقه های این زنجیره که قطع شود عملکرد زنجیره مختل می شود.

و کسی که از زنجیره بیرون افتاد پیشرفتش سخت خواهد شد. علم قدیم نیست که بگویم با ۴ تا کتاب حل می شود، لحظه به لحظه در حال تغییر است. اگر عقب بیفتید روز به روز بیشتر دچار رکود می شوید. حصول این علم منوط به ارتباط با دنیاست و ارتباط با دنیا لازمه پیشرفت علم است.

شما که هم در دانشگاه های ایران بوده اید وهم در انگلیس تحصیل کرده اید، تفاوت دانشگاه ها را در چه می بینید؟

-ببینید همه جای دنیا استعداد خوب دارند. ایران هم دارد. استعداد خوب باید در یک محیط خوب پرورش پیدا کند. اگر محیط خوب نباشد آن استعداد دوراه بیشتر ندارد،یا هرز می رود یا باید برود جایی که بتواند استعدادش را پرورش دهد. دانشجویان در فیلد پزشکی بعد از فارغ التحصیلی یا هرز می روند یا به کشوری میروند که بتوانند استعداد خود را پرورش دهند.

البته عده ای از افرادی که می روند بر می گردند به ایران، به دلایل مختلف شخصی و اجتماعی.

ماندن خارج از ایران یا برگشتن به ایران هیچکدام غلط و درست ندارد.

هر کسی بنابر شرایطش تصمیم می گیرد، آنی که برمی گردد چیز هایی را به دست می آورد و در مقابل چیزهایی را از دست می دهد. کسی که می ماند هم.

مشابه این تجربه را چینی ها از لحاظ علمی داشته اند. دانشمندان شان به آمریکا می رفتند و ۹۹ درصدشان دیگر به چین بازنمی گشتند.

چین آمد سیاستی را به کار برد که حالا نود درصد فارغ التحصیلان خارج از چین به کشور خودشان بر می گردند.

ما باید از دنیا یاد بگیریم که چه کردند که پیشرفت کردند. در علم هم اگر می خواهید از ژن های خوبی که در این مملکت وجود دارد استفاده کنید باید محیط خوب به آنها بدهید. این محیط شامل خیلی چیزهاست.

به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. استفاده از تجربه دیگر ملل. خبر انتشار supine test  که توسط شما طراحی شده است این روزها روی سایت های خبری رفته. کمی در مورد این تست برایمان بگویید.

داستان  برای من از بیماری شروع شد که در سال ۲۰۰۹  داشتم. ایشان بعد از جراحی پف پلک دچار فیستول در غده اشکی شد، ما مجبور شدیم مجدد بیمار را به اتاق عمل برده و غده اشکی اش را فیکس کنیم. همین کیس ریپورت را در سال۲۰۱۱ منتشر کردیم.

این باعث شد به این فکر بیفتیم که چه کار کنیم که جلوی بروز چنین عارضه ای گرفته شود. ببینید در واقع من اگر می دانستم که غده اشکی این بیمار جزئی از پف پلک اوست این مشکل به وجود نمی آمد. پس باید راهی برای دانستن این موضوع قبل از انجام عمل جراحی پیدا می کردیم. من شروع کردم به تحقیق و دیدم که چهار مقاله راجع به این موضوع در جهان منتشر شده بود.

همگی اتفاق نظر داشتند که اگر پف پلک در قسمت خارجی بیشتر باشد شاید غده اشکی هم درگیر باشد.

خوب، ما پاسخ این مسئله را پیدا کردیم تا اینکه یکسال بعد مریض دیگری مجدداً باعث شگفتی من شد و این بود که قبل از عمل هیچ نشانه ی خاصی از درگیری غده اشکی ندیدم ولی وقتی پلک را باز کردم دیدم غده ی اشکی بیرون زد. این به من این پیام را داد که این برآمدگی نمی تواند علامت خوبی باشد و مرا به صورت صحیح راهنمایی کند. بنابراین  دنبال این بودم علامتی را پیدا کنم که به شکل خاص تری ما را راهنمایی کند.

در همان مواقع بود. بیماری داشتم که وقتی داشتم نقاشی های جراحی را روی پلکش انجام می دادم درحالت نشسته مشکلی نبود ولی وقتی می خواستم مرحله دوم نقاشی که درحالت خوابیده بود را انجام دهم دیدم که یک برجستگی در ناحیه پلک پدیدار شد.

وقتی پلکش را باز کردم دیدم غدد اشکی او درگیر است.بااینکه در حالت نشسته چیزی مشخص نبود.

بعد با خودم گفتم تشخیص افتراقی که که می تواند این بالجینگ را به ما بدهد چیست؟

یکی افتادگی ابرو، زیادی پلک درماتو کلیسیس در آن ناحیه و یکی هم چربی است.

گفتم خوب! من مریض را می خوابانم تا آن چربی عقب برود. ابرویش هم می کشم بالا که این مورد هم رفع شود. پلکش هم برای اینکه پایین بیاید می گویم پایین را نگاه کند.

اگرباز هم چیزی ماند علتش غده اشکی است؛ چرا که عامل دیگری باقی نمانده و این شد مبنای سوپاین تست.

این سوپاین تست را شروع کردم روی تمامی مریض هایم پیاده کردن. قبل از عمل بلفاروپلاستی.

مریض هایی که سوپاین تست شان مثبت بود سرعمل هم غده اشکی شان بیرون بود.

شروع کردم  به ارایه این تست در کنگره های مختلف آمریکا و اروپا .نتایجش را هم اخیراً به صورت یک تست منتشر کردیم تا جراحان چشم دیگر در تله ای که سر عمل ها در آن گرفتار می شدیم، نشوند.

اگر جراح این تست را انجام ندهد و متوجه حضور غده اشکی در پف پلک نشود چه عوارضی برای بیمار رخ می دهد؟

مهم ترین عارضه این است که غده اشکی شما آنقدر جلو می آید که وارد زخم شده و  باعث تشکیل فیستول می شود و مثل همان خانمی که ما عمل کردیم  واز داخل پلکش مایع اشک بیرون می آمد.

ولی شایع ترین عارضه این است که بیمار بعد از عمل بلفاروپلاستی از وجود برجستگی در ناحیه پلک شکایت دارد.

جراح حین عمل  نمی تواند متوجه این موضوع شود چرا که غده اشکی پشت لایه ای به نام سپتوم قرار گرفته است، عمل بلفاروپلاستی تا روی سپتوم انجام می گیرد. اگر شک نداشته باشیم لایه سپتوم را باز نمی کنیم.

سوپاین تست طراحی شده توسط پروفسور کشکولی در عمل جراحی بلفاروپلاستی

بعداز انتشار این تست چه بازخوردی از دنیا گرفتید؟

من از سال ۲۰۱۸ در تمام کنگره های جراحی پلاستیک چشم دعوت داشتم و این موضوع را ارائه داده ام. من قبل از انتشار تست، آن را در کنگره های مختلف ارائه داده بودم. افراد اهل فن، تست مرا شنیده بودند و بعضا آن را با عنوان «کشکولی تست» می شناختند. ولی من ترجیح دادم اسم فرد را روی  آن نگذارم و اسم علمی داشته باشد، بنابراین اسم سوپاین تست را بر روی آن گذاشتم. بنابراین بیشترین بازخوردی که می گیریم در حیطه تخصص خودمان و از سمت همکاران خودم بوده است. بارها می شد که جراحان از سراسر دنیا تماس می گرفتند و ریزه کاری ها را می پرسیدند تا در مواجهه با بیماران خودشان آن را به کار بگیرند.

چه شد که دکتر کشکولی به اینجا رسید و عامل موفقیتش چه بود؟

مهم ترین عامل تلاش و کار بی وقفه وسخت کوشانه است. من همیشه به دانشجویان می گویم دنیا دنیایی است که آی کیو های همه تقریبا یکسان است. یک دانشجوی پزشکی سال یک با من آی کیو اش هیچ فرقی ندارد.

آی کیو  یعنی ذخیره ی ژنتیکی هوشی که فرد دارد و این قابل تغییر نیست. آن چیزی که آدم ها را در یک حیطه از هم متمایز می کند چیزیست به نام EQ

EQ می گوید شما چقدر توانایی استفاده از آی کیو تان را دارید. و این نیازمند وقت گذاشتن و کار بی وقفه است.

من همیشه این مثال را می زنم که زمان ابوعلی سینا، گالیله، ادیسون و… یک  تغییر بزرگ انسان ها را از هم متمایز می کرد.

در دنیای علم کنونی یک تغییر جزئی شما را از بقیه متمایز می کند. من این عصر کنونی را به مسابقه اسب دوانی تشبیه می کنم. در مسابقه اسب دوانی جایزه نفر اول یک میلیون دلار، نفردوم پانصدهزار دلار، نفر سوم صدهزار دلار و نفرچهارم مثلا ده هزار دلار است.در ۹۹ درصد موارد اختلاف اسب اول و دوم در حد یک نوک بینی اسب  است.

دنیای علم هم دقیقاً به همین شکل است که یک تغییر جزئی شما را از سایرین متمایز می کند.

رمز موفقیت نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا سخت کوشی است. زبان علم دنیا زبان انگلیسی است، اگر می خواهید دردنیا خودتان را بشناسانید، زبان انگلیسی را تقویت کنید.

استاد! چندی پیش جریانی راه افتاد در اعتراض به حقوق پزشکان که مرا یاد داستانی در چهار مقاله نظامی انداخت. دانشمند درباری که باید کاغذی مهم می نوشت؛ در آن بین  همسرش مدام می آمد و می گفت که مرد در خانه نان نیست. دانشمند به اشتباه در وسط نامه نوشت در خانه نان نیست. نظامی آنجا می گوید که پادشاه نتیجه گرفت دانشمند و کسی که دارد کارهای بزرگ مملکت را انجام می دهد نباید دغدغه نان و روزمرگی داشته باشدو باید ازهر لحاظ تامین باشد، نظر شما به عنوان یک پزشک در این رابطه چیست؟

ما یک هرمی داریم به نام هرم تعالی انسان. اساس این هرم خوراک و نیازهای اولیه است. اگر این نیازها تامین نباشد انسان نمی تواند به مرحله های بالاتر دست پیدا کند. انسان بعد از خوراک  باید امنیت داشته باشد. سوم باید عشق بورزد. چهارم باید با انسان های دیگر تعامل کند. بعد از این می تواند فکر کند کارش را خوب انجام دهد و در مرحله آخر این هرم نوآوری و ابتکار وجود دارد.

تا زمانی که مراحل قبلی تامین نباشد قله این هرم دست یافتنی نیست. علت اینکه کار مفید ایرانی ها کم است چون فکرشان هزارجا هست، باید نیازهایشان را تامین کنند. اینکه می گویند پرسنل بیمارستان کارمند و … باید این میزان حقوق بگیرند

برای این است که خیالشان راحت باشد تامین هستند، بعد از این یاد می گیرند دیگران را دوست داشته باشند. تعامل کنند.و در اختیارش امکانات قرار بده تا کارش را به نحو احسن انجام دهد بعد از این در مسیر انجام دادن کار فکرها و ایده ای نو به ذهنش خطور خواهد کرد.

اگر بخواهید توصیه ای به جوانانی که در جایگاه دانشجویان تان هستند بکنید به آن ها چه می گویید؟

امروزه دیگر دنیا دنیای علم است. زندگی دست علم است، اقتصاد دست علم است، روابط زناشویی دست علم است و…

علم در واقع همان تجربه های انسان های قبل از ماست که امتحان شدند، نقاط شکستش مشخص شده و نوعی علم حساب می شود.

اگر ما چیزی را نمی دانیم دلیل براین نیست که قبلاً انجام نشده است. اگر ندانستیم و انجام نشده بود می توانیم شروع کنیم. ما در جوامعی بزرگ شدیم که اکثراً این توهم وجود دارد که کاری که ما می خواهیم انجام دهیم برای بار اول است.

ما ایرانی ها در فرهنگمان خود بزرگ بینی را زیاد داریم. این صرفاً راجع به ما نیست.کشورهای مدیترانه ای هم این موضوع را دارند و این باعث می شود که کمتر از تجارب سایرین استفاده کنیم.

همانگونه که وقتی یک نفر می خواهد روی موضوعی کار کند در سایت ها و مقالات می گردد تا ببیند موضوع مورد مطالعه اش قبلا توسظ سایرین کار شده یا نه در زندگی و مسایل دیگر هم باید همین باشیم.

و اما صحبت آخر شما با خوانندگان این مصاحبه چیست؟

ایران خانه من است و من روی خانه خودم حساسیت دارم و دوست دارم خانه خودم را خوب کنم. نهایتش برای آدم ها اینگونه است که اگر اتفاقات دردناکی بیفتد خانه خود را رها می کنند.

هیچکس دوست ندارد خانه خودش را رها کند.آن افرادی هم که از ایران رفتند دوست نداشتند. پیام من این است که هیچ علمی در دنیا بالاخص علم پزشکی نمی تواند بدون ارتباط با دنیا پیشرفت کند.

منبع : سایت http://www.mefda.ir/news

جستجو کنید

آخرین مقالات

اشتراک گذاری

نظرات

ثبت نام
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد درون خطی
دیدن همه سوالات